یار گرد وفا نمی گردد


یار گرد وفا نمی گردد

یار گرد وفا نمی گردد


حاجتی زو روا نمی گردد

حاجتی زو روا نمی گردد
حاجتی زو روا نمی گردد
ما به گرد درش همی گردیم
ما به گرد درش همی گردیم
ما به گرد درش همی گردیم
گرچه او گرد ما نمی گردد
گرچه او گرد ما نمی گردد
گرچه او گرد ما نمی گردد
یک زمان صحبت جدایی یار
یک زمان صحبت جدایی یار
یک زمان صحبت جدایی یار
از بر ما جدا نمی گردد
از بر ما جدا نمی گردد
از بر ما جدا نمی گردد
هیچ شب نیست تا ز خون جگر
هیچ شب نیست تا ز خون جگر
هیچ شب نیست تا ز خون جگر
بر سرم آسیا نمی گردد
بر سرم آسیا نمی گردد
بر سرم آسیا نمی گردد
مبتلاام به عشق و کیست که او
مبتلاام به عشق و کیست که او
مبتلاام به عشق و کیست که او
به غمش مبتلا نمی گردد
به غمش مبتلا نمی گردد
به غمش مبتلا نمی گردد